ایجاد یا تشدید اختلاف میان مسلمانان، خدمت به دشمن است
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۱۵۱۳۳
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، رئیس مرکز اسلامی انگلیس در این کنفرانس که با حضور علما و اندیشمندان شیعه وسنی مورخ 16 اکتبر 2022 در مرکز اسلامی انگلیس برگزار شد، افزود: «قطعا میان مسلمانان فاصلههایی از جمله فاصلههای قومی، نژادی و زبانی و حتی اختلاف مذهبی وجود دارد و این امور اهمیتی ندارند، آنچه که مهم است این است که نگذاریم این اختلاف به دعوا و تنازع منجر شود و هوشیاری خواص جامعه اسلامی نسبت به این مهم ضروری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام والمسلمین سید هاشم موسوی با تشریح تاریخچه اسلام ستیزی گفت: «این واژه به احتمال زیاد در اواخر دهـه ۱۹۸۰ میلادی در انگلیس خلق شد و يک ترس بيپايه و ناسالم از اسلام و مسـلمانان را القاء مي کند.»
رئیس مرکز اسلامی انگلیس با اشاره به نگاه منفي تاريخي غرب به اسلام تصریح کرد: «بر اساس پژوهشهای محققان تاریخی، مبلغان مسيحی از همان ابتدا، اسلام را انحـراف و بـدعتی از مسـيحيت ميدانستند و براي اينكه ذهن مؤمنان مسيحی را به اسلام مخدوش كنند، به سـمت طـرح مسائلی چون گسترش اسلام با شمشير، قوانين نابرابر درباره زنان و بردگان، احكام خشونت آميـز قصاص، رجم و … رفتند که با كاهش فعاليتهای مبلغان مسيحی، جای آنها را شـرق شناسـان اروپايی گرفتند در حالیکه بيشتر شرق شناسانی كه به مطالعه اسلام پرداختند نیز نتوانستند با يـك نگـاه بیطرفانه و علمی به اسلام بپردازند و تقريبا تمامی تحقيقات آنها به همان نتايجي رسيد كـه پيشتر، مبلغان مسيحی به آن رسيده بودند.»
حجت الاسلام و المسلمین موسوی افزود: «علاوه بر این تاریخچه، درگيريهای اسلام وغرب، به ويژه فتوحات ارتش اسلام در اروپـا و تسلط مسلمانان بر شبه جزيره «ايبري» و پيشروی «عبدالرحمان عرب» تا ميانه خاك فرانسه و تداوم اين دشمنیها با جنگ هاي صليبی در آستانه قرن دوازدهم، بذر ترس از اسلام و مسـلمانان را در ذهن غربیها كاشت و موجب پرورش گرايش بيمارگونهای شد كـه اکنـون در رابطـه غرب با جهان اسلام، حاكم است.»
نماینده ولی فقیه در انگلیس، نشان دادن مخالفت اسلام با تغییرات، نبودن ارزشهای مشترک میان اسلام و فرهنگهای دیگر، حقیر جلوه دادن اسلام در مقابل غرب، بیتمدن و غیرعقلانی و جنسیتگرا دانستن اسلام، خشن و تهدید آمیز دانستن احکام اسلامی، حمایت از تروریسم و عادی نشان دادن دشمنی با مسلمانان را ازجمله عناصر اصلی اسلام هراسی برشمرد و افزود: «با توجه به پيچيدگي ابعاد «اسلام ستیزی» و تبعات منفي و زيانبار آن براي اقليـتهـا مسلمان در غرب، آشنا کردن مردم اروپا با اسلام واقعي، فراهم کردن زمينه گفتگوی منطقی میان مسلمانان و غربیها، تلاش براي دوری از افراط گرایی در جهان اسلام، توجه به استراتژیهای ارائه شده توسط رهبران خیرخواه کشورهای اسلامی و به ویژه پرهیز از اختلاف میان مسلمانان، امروزه از جمله اقدامات گسترده و ضروری كشورهای اسلامي و سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای اسلامی به شمار میرود.»
رئیس مرکز اسلامی انگلیس همچنین در پاسخ به سوالی در بخش پرسش و پاسخ این کنفرانس، مبنی بر مفهوم شیعه انگلیسی و اسلام آمریکایی از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت: «رهبر انقلاب اسلامی اخیرا در یکی از سخنرانی های خودشان با صراحت منظورشان را از شیعه انگلیسی بیان کردند و فرمودند که شیعه انگلیسی لزوما آن کسی نیست که در انگلیس زندگی میکند بلکه ممکن است در خود کشور اسلامی هم باشد.»
رئیس مرکز اسلامی انگلیس نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی را در مقابله با اسلام ستیزی بسیار برجسته و تاثیرگذار خواندند و افزود: «در تاریخ اسلام مطابق آنچه برخی از علمای اهل سنت نقل میکنند بیش از هفتاد هزار منبر وجود داشت که بالای آن نسبت به امام علی علیه السلام اسائه ادب می شد و این یک نمونه از فعالیت های رسانه ای در قدیم بود که امام علی هراسی را پوشش می داد و امروز هم با رسانه های جدید بدنبال گسترش اسلام هراسی هستند و قطعا رسانه ها و شبکه های اجتماعی در جامعه اسلامی باید با آنها مقابله کنند.»
در این کنفرانس آیت الله «هادوی تهرانی» نیز در سخنانی به صورت برخط، ولادت با سعادت پیامبر عظیم الشان اسلام را فرصت مناسبی برای توجه به مشکلات جهان اسلام مانند اسلام ستیزی خواند و افزود: «تصویر غلطی که رسانهها از اسلام ترسیم کردهاند باید با رسانههای خودمان تصحیح شود و با برگشتن به رفتار و اخلاق پیامبر (ص) می توانیم به این هدف مهم برسیم.»
این اندیشمند اسلامی افزود: «مراکز اسلامی در کشورهای غیر اسلامی باید بخشی از فعالیت خود را به امور غیرمسلمانان اختصاص دهند تا تصویر غلطی که از اسلام در رسانهها ترسیم شده است، اصلاح کنند.»
در ادامه این کنفرانس «شیخ محمد عمر رمضان»، عضو عالی مجلس جماعت مرکزی اهل سنت انگلستان، در سخنانی گفت: «اسلام از هر طرف مورد حمله قرار گرفته است که ریشه آن جهل مردم است. این عالم سنی افزود: مشکلی که خوارج در زمان امام علی (ع) داشتند، امروزه داعشیها دارند.»
وی با اشاره به مصادیق اسلام ستیزی در انگلیس گفت: «امروزه میخواهند مراکز ذبح شرعی حیوانات را از ما بگیرند و فرهنگ همجنس بازی را در بین مردم رواج دهند که از جمله مصادیق اسلام سیتزی در این کشور است.
وی افزود: در حین ورود به کشورهای غیر اسلامی، در فرودگاه شاهد اسلام ستیزی هستیم زیرا با متوقف کردن ما در فرودگاه، شیعه بودن یا سنی بودن ما برایشان مهم نیست.»
شیخ محمد عمر رمضان با تاکید بر ضرورت تلاش علمای سنی و شیعه به ویژه دانشگاهیان در مقابله با تفکر اسلام ستیزی گفت: «اینکه امروزه به یک مرکز دینی مورد حمایت یک دولت در خارج از این کشور، حمله می شود هیچ توجیه و مبنای منطقی ندارد و قطعا این رفتار مصداق دیگری از اسلام ستیزی است زیرا مشابه چنین اتفاقی برای غیر مسلمانان نمیافتد.»
دکتر «سعید شهابی»، اندیشمند شیعه مقیم لندن نیز گفت: «بشر در زمینه علم و فناوری دستاوردهای بسیاری داشته است و این پیشرفت تکنولوژی در حمله به اسلام هم مشهود است البته به اعتقاد من اسلام ستیزی که جنگهای صلیبی را هم شامل میشود همان جاهلیت گذشته است که امروزه به صورت مدرن و با تکنولوژی روز به جنگ با اسلام آمده است.»
وی به تولید اخبار و محتوای فیک یا دروغ برخی رسانهها اشاره کرد و افزود: «امروزه اخبار کشته سازی در برخی از کشورها با هدف اسلام ستیزی تولید میشود.»
دکتر شهابی همچنین به بررسی مفهوم اسلام ستیزی از سه منظر پرداخت و گفت: «مهمترین محور اسلامستیزی، حمله به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) از طریق کتاب، نشریات و رسانه است. دومین محور اسلام ستیزی، دستورات اسلامی مانند حجاب و سومین محور افراط گرایی است.»
به گفته دکتر شهابی اسلام ستیزی نوعی نژادپرستی است در حالیکه گفتمان اسلام، مطابق سیره پیامبر اسلام (ص) جهان گرایی است.
در ادامه این کنفرانس، «شیخ محدث احمد درویش» از علمای سنی در اندونزی به صورت برخط درباره فضایل و سیره پیامبر بزرگ اسلام (ص) و اهل بیت علیهم السلام و انتشارات خود سخنرانی کرد.
دکتر «محمد خالد»، دیگر عالم سنی مقیم بیرمنگهام نیز در این کنفرانس، در سخنانی به صورت برخط درباره مقابله با اسلام ستیزی گفت: «بهترین شیوه مقابله با اسلام ستیزی، الگو گرفتن از مکارم و سیره اخلاق پیامبر اسلام (ص) و حفظ وحدت است.»
در این مراسم «سید محسن عباس»، مجری این کنفرانس درباره مقابله با اسلام ستیزی گفت: «براساس بررسیهای شبکه 4 تلویزیون انگلیس، در یک دوره مورد بررسی، حدود 70 درصد از اخبار در رسانههای انگلیس، علیه اسلام و مسلمانان بود و به گزارش کمیسیون حقوق بشر اسلامی، مسلمانان در انگلیس به شهروندان درجه دو مبدل شدهاند.
به گفته این کارشناس رسانهای، اسلام هراسی در غرب، با طراحی و سیاست گذاری رسانهها، اجرا میشود.
وی تاکید کرد: با رجوع به قران و سیره رسول الله، مسلمانان باید به وحدت بگرایند و ریشه اسلام ستیزی را برچینند.»
http://www.taghribnews.com/images/docs/files/000569/nf00569834-1.mp4
منبع: تقریب
کلیدواژه: مرکز اسلامی انگلستان کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی رئیس مرکز اسلامی انگلیس مقابله با اسلام ستیزی میان مسلمانان رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۵۱۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شباهتهای جنگ غزه و ائتلاف کفار و مشرکین مکه و یهود مدینه در جنگ احزاب
به گزارش حوزه جامعه خبرگزاری تقریب،مولوی عبدالروف توانا از علمای اهل سنت افغانستان در یادداشتی نوشت: پس از آنکه ماجراى جنگ احزاب پیش آمد، سوره احزاب نازل شد و حداقل تعداد 17 آیه آن، از این جنگ و حوادث آموزنده و مسائل تربیتى و پیامد هاى آن سخن گفت.
لذا شرح اوضاع این جنگ و بیان دقایق بسیار و ریزه کارى هاى فراوان در آن و تشریح وضع گروه هاى مختلف مسلمین با دقت و ظرافت در این میدان اجتناب ناپذیر است.
غزوه احزاب در یک نگاه
جنگ «احزاب» چنان که از نامش پیدا است مبارزه همه جانبه اى از ناحیه عموم دشمنان اسلام و گروه هاى مختلفى بود که با پیشرفت این آیین منافع نامشروعشان به خطر می افتاد.
نخستین جرقه جنگ از ناحیه گروهى از یهود «بنى نضیر» روشن شد که به مکه آمدند و طایفه «قریش» را به جنگ با پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم تشویق کردند و به آن ها قول دادند تا آخرین نفس در کنارشان می ایستند، سپس به سراغ قبیله «غطفان» رفتند، و آن ها را نیز آماده کارزار کردند.
این قبائل از هم پیمانان خود مانند قبیله «بنى اسد» و «بنى سلیم»، نیز دعوت کردند، و چون همگى خطر را احساس کرده بودند، دست به دست هم دادند تا کار اسلام را براى همیشه یکسره کنند، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم را به قتل برسانند، جامعه نوپای اسلامی را در هم بکوبند، مدینه را غارت کنند، و چراغ اسلام را خاموش سازند.
مسلمانان که خود را در برابر این گروه عظیم دیدند به فرمان پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به شور نشستند و قبل از هر چیز با پیشنهاد سلمان فارسى، اطراف مدینه را خندقى کندند تا دشمن به آسانى نتواند از آن عبور کند و شهر را مورد تاخت و تاز قرار دهد (و به همین جهت یکى از نام هاى این جنگ، جنگ خندق است).
لحظات بسیار سخت و خطرناکى بر مسلمانان گذشت، جان ها به لب رسیده بود، منافقین در میان لشکر اسلام سخت به تکاپو افتاده بودند، جمعیت انبوه دشمن و کمى لشگریان اسلام در مقابل آن ها (تعداد لشکر کفر را ده هزار، و لشکر اسلام را سه هزار نفر نوشته اند) و آمادگى آن ها از نظر تجهیزات جنگى و فراهم کردن وسائل لازم، آینده سخت و دردناکى را در برابر چشم مسلمانان مجسم می ساخت.
ولى خدا می خواست در اینجا آخرین ضربه بر پیکر کفر فرود آید، صف منافقین را نیز از صفوف مسلمین مشخص سازد، توطئه گران را افشا کند، و مسلمانان راستین را سخت در بوته آزمایش قرار دهد.
سرانجام این غزوه به پیروزى مسلمانان تمام شد، طوفانى سخت به فرمان خدا وزیدن گرفت، خیمه و زندگى کفار را در هم ریخت، رعب و وحشت شدیدى در قلب آن ها افکند، و نیروهاى غیبى فرشتگان به یارى مسلمانان فرستاد.
قدرت نمائی هاى شگرفى همچون قدرت على (ع) در برابر عمرو بن عبدود بر آن افزوده شد، و مشرکان بى آنکه بتوانند کارى انجام دهند پا به فرار گذاردند. این دورنمایى بود از جنگ احزاب که در سال پنجم هجرى واقع شد.
نمونۀ کامل جهاد دفاعی
تمام قوانین آسمانى و بشرى به شخص یا جمعیتى که مورد هجوم واقع شده حق مى دهد براى دفاع از خویشتن به پا خیزد و آنچه در قدرت دارد به کار برد، و از هر گونه اقدام منطقى براى حفظ موجودیت خویش فروگذار نکند این نوع جهاد را، جهاد دفاعى مى نامند.
جنگ احزاب جنبه دفاعى داشته است؛زیرا آغازگر جنگ، مشرکان بودند. آنها از نقاط مختلف سرزمین حجاز، به فرماندهى مشرکان مکه به سمت مدینه حرکت کرده و آن شهر را محاصره نمودند. مسلمانان ناچار بودند از جان و مال و ناموس و عقاید خویش دفاع کنند. آیا هیچ عاقلى به خود اجازه می دهد که در مقابل دشمنان تا دندان مسلّح - که قصد داشتند پیامبراسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم و مسلمانان را به قتل برسانند و زنان و بچّه هاى آنان را اسیر کنند و مدینه را ویران نمایند - ساکت بنشیند؟ آیا مقابله با آنها خشونت محسوب می شود.
مشورت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم با مردم
در مسائل مهم اجتماعى مربوط به یک کشور سزاوار است که با همه مردم در سراسر آن کشور مشورت شود،حتّى از تاریخ پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم نیز به خوبى استفاده می شود که آن حضرت با اینکه عقل کلّ بود، باز به نظر اکثریت مسلمانان در موارد «مشورت» احترام می گذاشت.
از جمله در جنگ خندق که در مورد ماندن در مدینه یا بیرون رفتن و جنگیدن در خارج مدینه با مسلمانان «مشورت» فرمود؛ در اینجا میان یاران پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم اختلاف شد ...
گروهى طرفدار این شدند که پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به خارج از مدینه برود، ولى سلمان گفت ما هنگامى که از سواران دشمن بیمناک بودیم، در اطراف شهر خندق می کندیم، آیا اجازه می فرمایى اى رسول خدا که در اطراف مدینه خندق بکنیم؟ نظریه سلمان مورد قبول اکثر مسلمین واقع شد (و کندن خندق را ترجیح دادند و پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آن را پذیرفت)
مدیریت در بحران
کسانى که داستان جنگ احزاب را در قرآن مجید و روایات و تواریخ مطالعه کنند به خوبى می دانند که در این میدان یک نابرابرى شدید در میان مسلمین و دشمنان آنها وجود داشت و چنان مدینه را محاصره کرده بودند که بر حسب ظاهر سقوط مدینه حتمى بود و کار به قدرى بر مسلمانان مشکل شد که به تعبیر قرآن «اذْ زاغَتِ الْابْصارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ ... وَ زُلْزِلوا زِلْزالًا شَدیداً؛ و زمانى که چشمها از شدت وحشت خیره شده و دلها به گلوگاه رسیده بود ... و مومنان تکان سختى خوردند».
اما این ناخداى بزرگ به هنگامى که سفینه اش گرفتار سخت ترین طوفان ها، می شود کم ترین ضعف و سستى و دستپاچگى به خود راه نمی دهد، او هم ناخدا است هم لنگر مطمئن این کشتى، هم چراغ هدایت است، و هم مایه آرامش و راحت روح و جان سرنشینان.
همراه دیگر مؤمنان، کلنگ به دست می گیرد، خندق می کند، با بیل جمع آورى کرده و با ظرف از خندق بیرون می برد، براى حفظ روحیه و خونسردى یارانش با آنها مزاح می کند، و براى گرم کردن دل و جان آنها را به خواندن اشعار حماسى تشویق می نماید، مرتباً آنان را به یاد خدا می اندازد و به آینده درخشان و فتوحات بزرگ نوید می دهد.
از توطئه منافقان بر حذر می دارد و هوشیارى لازم را به آنها می دهد. از آرایش جنگى صحیح و انتخاب بهترین روشهاى نظامى لحظهاى غافل نمی ماند، و در عین حال از راههاى مختلف براى ایجاد شکاف در میان صفوف دشمن از پاى نمی نشیند.
به راستی اگر به داستان جنگ احزاب و مسأله حفر آن خندق عظیم به گرد مدینه که نه عابر پیاده به آسانى می توانست از آن بگذرد، و نه سواران می توانستند از روى آن بپرند، آن هم در مدّتى کوتاه و با وسائل بسیار بسیار ابتدائى، بیندیشیم، و مدیریت پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم را در این زمینه و کیفیت تقسیم این کار را میان یارانش بنگریم، به دقّت و ظرافت در برنامه ریزى پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم پى می بریم و جالب این که تا کار خندق پایان یافت، دشمن هم از راه رسید!
جنگ احزاب در بوتۀ آزمون
جنگ احزاب، محک آزمون عجیبى بود، براى همه مسلمانان و آنها که دعوى اسلام داشتند، و همچنین کسانى که گاه ادعاى بى طرفى می کردند و در باطن با دشمنان اسلام سر و سر داشتند و همکارى می کردند.
موضع گروههاى سه گانه (مؤمنان راستین، مؤمنان ضعیف و منافقان) در عملکردهاى آنها کاملا مشخص شد، و ارزشهاى اسلامى کاملا آشکار گشت. هر یک از این گروههاى سه گانه در کوره داغ جنگ احزاب، سره و ناسره بودن خود را نشان دادند.
طوفان حادثه بقدرى تند بود که هیچکس نمی توانست آنچه را در دل دارد پنهان کند، و مطالبى که شاید سالیان دراز در شرائط عادى براى کشف آن وقت لازم بود در مدتى کمتر از یک ماه به ظهور و بروز پیوست!
در آن روز اخبار و بشارتهای پیامبر جز در نظر مؤمنان آگاه، فریب و دروغى بیش نبود؛ امّا دیده ملکوتى پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در لابه لاى جرقّه هاى آتشین که از برخورد کلنگ هایى که براى حفر خندق بر زمین کوبیده می شد، جستن می کرده، می توانست گشوده شدن درهاى قصرهاى پادشاهان ایران و روم و یمن را ببیند، و به امّت جان بر کفش بشارت دهد، و از اسرار آینده پرده بردارد.
گروهى در فکر خانه و زندگى خویشتن و در فکر فرار بودند، جمعى سعى داشتند دیگران را از جهاد باز دارند و گروهى تلاش می کردند رشته اتحاد خود را با منافقین محکم کنند.
پیداست مردمى که این چنین ضعیف و بى پایه اند، نه آماده پیکار با دشمنند و نه پذیراى شهادت در راه خدا، به سرعت تسلیم می شوند و تغییر مسیر می دهند.
به عکس منافقان و یا مؤمنان ضعیف الایمان که طوفان حوادث آنها را به این طرف و آن طرف می افکند، و هر روز فکر شوم و تازهاى در مغز ناتوان خود می پروراندند، مومنان ، از آنجا که به آنها گفته شده بود که شما در بوته هاى آزمایش سختى آزموده خواهید شد، با مشاهده احزاب متوجه صدق گفتار خدا و پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم شدند و بر ایمانشان افزود. لذا همچون کوه، ثابت و استوار ایستادند، و اثبات کردند، "عهدى که با او بستند هرگز گسستنى نیست": «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ؛ در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بسته اند ایستاده اند، بعضى از آنها به عهد خود وفا کرده، جان را به جان آفرین تسلیم نمودند و در میدان جهاد شربت شهادت نوشیدند، و بعضى نیز
در انتظارند».
خلاصه، هرکس اسرار باطنى خویش را در این رستاخیز عجیب و «یوم البروز» آشکار ساخت.
تمامی ایمان در برابر تمامی کفر
جنگ احزاب چنان که از نامش پیدا است نبردى بود که در آن تمام قبائل و گروههاى مختلف دشمنان اسلام براى کوبیدن «اسلام جوان» متحد شده بودند.
جنگ احزاب آخرین تلاش، آخرین تیر ترکش کفر، و آخرین قدرت نمایى شرک بود، به همین دلیل هنگامى که بزرگ ترین قهرمان دشمن یعنى «عمرو بن عبدود» در برابر افسر رشید جهان اسلام «امیرالمؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام» قرار گرفت، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «بَرَزَ الْایمانُ کلُّهُ الَى الشِّرْک کلِّهِ؛ تمام ایمان در برابر تمام کفر قرار گرفت».
چرا که پیروزى یکى از این دو نفر بر دیگرى پیروزى کفر بر ایمان یا ایمان بر کفر بود، و به تعبیر دیگر کارزارى بود سرنوشت ساز که آینده اسلام و شرک را مشخص می کرد. به همین دلیل بعد از ناکامى دشمنان در این پیکار عظیم، دیگر کمر راست نکردند و ابتکار عمل بعد از این، همیشه در دست مسلمانان بود.
سخن آخر: (دستاوردهای جنگ احزاب)
سر انجام این غزوه بى آنکه احتیاج به درگیرى وسیع و گسترده اى باشد و مؤمنان متحمل خسارات و ضایعات زیادى شوند: با پیروزى مسلمانان تمام شد.
ناکام ماندن آخرین تلاش دشمن و در هم شکسته شدن برترین قدرت نهایى آن ها، رو شدن دست منافقین و افشا شدن کامل این دشمنان خطرناک داخلى، جبران خاطره دردناک شکست احد، ورزیدگى مسلمانان، و افزایش هیبت آنان در قلوب دشمنان، بالا رفتن سطح روحیه و معنویت مسلمین به خاطر معجزات بزرگى که در آن میدان مشاهده کردند، تثبیت موقعیت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در داخل و خارج مدینه و فراهم شدن زمینه براى تصفیه مدینه از شرّ یهود بنى قریظه از جمله پیامدهاى پربار این جنگ بود.
اوضاع خاورمیانه، در یک شباهت بسیار ساده، همان ائتلاف کفار ومشرکین مکه و یهود مدینه را میماند که مشهور به جنگ احزاب است !
استکبار سلطه طلب وسران منافق وبی غیرت عرب وارتش نامدار رژیم جعلی اسرائیل، درست در مقابل جبهه حق طلب مقاومت قرار گرفته وتدارک چنین صحنه ای را دارند.
اما در جانب جبهه حق ودفاع از مشروعیت بخشی به حقوق انسانی، مجاهدان علی دیگر ضرورت است تا عَمرِ بنِ عَبدَوَد های دوران را نشانه گرفته و شمشیر بر تن اختاپوس صد پای اسرائیل حواله کرده وسر این اژدهای قهار را ببرد.
روزهای این پهلوانی و کسب لقب اسداللهی فرا رسیده است!
یقین دارم خداوند متعال بار دیگر چنین فتح وظفر را شامل حال مجاهدان جبهه مقاومت می سازد و برنده این نبرد نابرابر آن شاء الله حماس حماسه ساز و سایر گروه های فلسطینی یمنی و لبنانی خواهند بود و جشن پیروزی را در غزه مظلوم اما مقتدر خواهند گرفت .الیس الصبح بفریب
مولوی عبدالروف توانا
انتهای پیام/